فهرست مطالب
تئوری تکامل
معنی تکامل زیستی آن است که انواع گونههای جانوران امروزی با ساختمان پیچیده از اجدادی که در گذشته فرم بسیار ساده داشتهاند منتج شدهاند. شواهد فسیلی و زمینشناسی حاکی از آن است که هرگاه از دورانهای جدید به دورانهای قدیم برگردیم وضعیت زندگی و ساختمان موجودات زنده سادهتر میشود. در بین دانشمندان علم تکامل، فسیلشناسان به ادوار گذشته زمین توجه خاصی دارند لذا از طریق مطالعه فسیلشناسی است که تکامل موجودات مفهوم واقعی و گسترده پیدا میکند.
گرچه داروین (1859) به عنوان ارائهدهنده اصلی تئوری تکامل معروف شده ولی دانشمندان دیگری قبل از وی به تغییرات موجودات زنده جانوری و گیاهی و پیدایش گونهها قبلا اشاره نمودهاند. از جمله لامارک (1772-1829) نوشت تمامی موجودات زنده از اجداد اولیه که به تدریج تغییر و تکامل یافته بوجود آمده و به زندگی در محیط خاص سازش پیدا کردهاند.
نظریات مختلف تکامل توسط هیلکس (1943) تحت عنوان مجموعه نظریات تکاملی به رشته تحریر درآمد.
تئوری داروین
امروزه دانشمندان به تغییرات موجودات زنده عقیده دارند ولی تغییر و تکامل و پیدایش گونهها گاه به صورت تدریجی که داروین عنوان نمود دیده نشدهاند بلکه عدهای از گونهها به صورت جهشی و در محیط خاصی ظاهر شده و بهسرعت در نقاط مختلف گسترش یافتهاند.
بهطور کلی نظریه تکاملی داروین هنوز به صورت یک تئوری باقی مانده و با همه پیشرفتهایی که در علوم طبیعی حاصل شده هنوز اثبات این تئوری با کمبود و کاستیهایی مواجه است.
نکته اصلی در تئوری تکامل داروین آن است که گونهها از طریق انتخاب طبیعی و سازش با محیط ایجاد شدهاند. این تئوری راههایی برای مطالعات بعدی هموار نموده است.
اهم موارد تئوری تکاملی داروین عبارتند از:
الف) زاد و ولد گونههای جانوری به حدی است که روز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود.
ب) به علت ازدیاد جمعیت در بین گروههای مختلف و حتی افراد یک گروه برای بهدست آوردن غذا، مکان زندگی و انتخاب همسر (جنس مخالف) رقابت بین آنها وجود دارد.
ج) در بین گونههای مختلف جانوران تغییراتی به وجود میآید که آن را به نسل بعدی منتقل میکنند.
د) در بین جانوران گونههایی که بتوانند خود را با محیط سازش داده و تولیدمثل نمایند باقی خواهد ماند ولی بقیه از صحنه حیات خارج میشوند.
گرچه بیشتر موارد تئوری داروین را منطقی میدانند ولی ایراداتی از جمله چگونگی تغییرات و انتقال آن به نسلهای بعدی وارد آمده است. نکته دیگر آنکه آیا علت نابودی بعضی از گونهها فقط به خاطر عدم سازش با محیط بوه است؟ یا عوامل دیگری نیز در این امر دخالت داشتهاند؟
انقراض موجودات زنده
در طول تاریخ عمر زمین توالی فسیلشناسی جانوری دارای انقطاع و نبودهایی است که نشان میدهد در بعضی از ادوار زمین تعدادی از جانوران معدوم شدهاند. این انقطاع و انهدام موجودات را معمولا مبنای حد و مرز تقسیمات چینهشناسی قرار دادهاند.
انقطاع و انقراض موجودات زنده در زمانهای زمینشناسی زیر بیش از سایرین حائز اهمیت هستند:
یکی در مرز بین اشکوبهای فرانسین و فامنین (دونین پسین حدود 365 میلیون سال قبل) و دیگری در حدفاصل بین کرتاسه و ترشیاری (حدود 65 میلیون سال قبل) اتفاق افتادهاند.
در این زمانها تعداد زیادی از گونهها و جنسهای موجودات زنده از بین رفتهاند، بهطوریکه فسیلهای آنها در طبقات فوقانی و جوانتر وجود ندارد. این پدیده را انقراض گروهی نامیدهاند.
طول زمان انقراض، وسعت و شدت آن در نقاط و زمانهای مختلف متفاوت بوده است. برای مثال بعضی از این انقراضها ممکن است سریع و ناگهانی و یا تدریجی بهوقوع پیوسته باشند. وسعت انقراض ممکن است یک حوضه رسوبی و یا سطح جهانی را دربرگیرد.
علت انقراض
سالهاست که علت انقراض و کشتار دستهجمعی موجودات زنده گذشته مورد بحص زمینشناسان بوده است. عوامل مختلفی از جمله: سردشدن آب اقیانوسها، مسمومیت آب دریاها، پیشروی و پسروی آبها، آتشفشانها و تکتونیک را در انقراض دستهجمعی جانوران موثر دانستهاند.
لارن (1982) فرودآمدن و برخورد شهاب سنگها با سطح زمین را مهمترین عامل کشتار دستهجمعی و انقراض گروهی موجودات زنده در مرز بین اشکوبهای فرانسین و فامنین معرفی نمود. شاید این نظریه از سایر نظریات فوق معتبرتر باشد زیرا اغلب انقراض دستهجعی موجودات با فراوانی ایریدیم که یک عنصر کیهانی است و بعضی از کانیهای دگرگونی همراه بوده است.
منبع: کتاب زمینشناسی تاریخی “محمد داستانپور”
امیدواریم این مطالب مورد توجه شما عزیران قرار گرفته باشد.
لطفا از طریق ثبت دیدگاه ما را در هرچه بهتر ارائه دادن مطالب یاری بفرمایید. با تشکر از همراهی شما عزیران 😊
و در ادامه ما همچنان مطالب نوشتاری خودمان را کامل و بینقص نمیدانیم و انتظار داریم با همراهی مخاطبان و اساتید گرامی زمینشناسی، مطالب روز به روز کاملتر و درخور خوانندگان عزیز باشد 🙂
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.